سه لکه ی مشتری

 
apodfar30.blogfa.com

300 سال است که جو راه راه مشتری عارضه‌ای قابل توجه را به رصدگران تلسکوپی عرضه می‌کند، یک سیستم طوفانی بزرگ چرخان که با نام لکه‌ی بزرگ قرمز شناخته می‌شود. در سال 2006، یک سیستم طوفانی دیگر بر روی مشتری پدیدار شد که به نظر می‌رسد از ترکیب چند طوفان کوچک سفید رنگ پدید آمده و رنگی قرمز به خود گرفته باشد. اکنون، در مشتری سومین لکه‌ی قرمز پدیدار شده است که به نظر می‌آید حاصل ترکیب لکه‌های سفید کوچک‌تر باشد. تمام این لکه‌ها در این تصویر دیده می‌شود. این تصویر در روزهای 20 و 21 اردیبهشت به وسیله‌ی دوربین میدان دید باز سیاره‌ای شماره 2 تلسکوپ فضایی هابل تهیه شده است. لکه‌ها در میان ابرهای اطراف گسترش یافته‌اند و رنگ سرخ آن‌ها احتمالا به دلیل بالا آمدن لایه‌های پایین جو در اثر طوفان و برخورد نور فرابنفش با آن‌ها است. البته فرآیند شیمیایی کاملا مشخص نیست. اندازه‌ی لکه‌ی بزرگ دو برابر قطر سیاره‌ی زمین است اما قطر دو لکه‌ی دیگر از قطر زمین کوچک‌تر است. جدیدترین لکه که در سمت چپ تصویر قرار دارد، در همان نواری که لکه‌ی بزرگ در آن حرکت می‌کند در حال پیش‌روی است و در ماه آگوست با لکه‌ی بزرگ برخورد می‌کند. فرآیند به وجود آمدن لکه‌های سرخ در مشتری، مقیاسی بزرگ‌تر از تغییرات آب و هوایی است که در اثر گرم شدن استوای این سیاره به وجود آمده است.

اشکال ستاره دنباله دار

       ستاره دنباله دار هولمز

                         ستاره دنباله دار هالی

ادامه نوشته

یوفو

بازم یه مطلب درباره ی یو فو ها
ادامه نوشته

عکسهای ترسناک

با سلام خدمت شما بازدیدکنندگان ودوستان عزیزم..ببخشید که دید دید اپ می کنم.چون امتحان داریم.ولی از امروز ۶روز تعطیلیم.خب براتون یه پست گذاشتم که عکس موجودات فضایی هستش. فقط یه کم خوفه(ببخشید یعنی ترسناکه).می دونید که ما زیاد ادامه ی مطلب نمی ذاریم ولی گفتم ممکنه بعضی دوست نداشته باشن ببینن.فعلا بای
ادامه نوشته

وزارت دفای انگلیس

یک افشا گری

وزات دفاع انگلیس پرونده‌های مربوط به مشاهده "اشیای ناشناس پرنده" یا "یوفو‌ها" UFO را که سابقه آنها به دهه 1970 بازمی‌گردد، منتشر کرده است.

به گزارش خبرگزاری‌ها  وزارت دفاع انگلیس چهارشنبه 14 مه (25 اردیبهشت) این پرونده‌ها را به عنوان بخشی از یک طرح چهارساله برای انتقال همه اسناد مربوط به یوفوها به بایگانی‌های‌ ملی این کشور انجام داده است تا افراد علاقمند بتوانند به آنها دسترسی داشته باشند.

این اسناد شامل صدها گزارش پلیس از اظهارات شاهدانی از شمال تا جنوب انگلیس است که نورها و اشیای عجیب در آسمان دیده‌اند.

پرونده‌هایی که در این مرحله علنی شده‌اند سال‌هایی 1978 تا 1987 را در برمی‌گیرند. بقیه این اسناد که مربوط به دهه 1950 و سال‌های اخیر  می‌شوند، بعدا منتشر خواهند شد.

این پرونده‌‌ها  که در حال حاضر در صفحه مربوط به یوفو در وب‌سایت بایگانی‌های ملی قرار داده شده‌اند، از گزارش‌های عجیب و غریب تا موارد  اسرارآمیز و غیرقابل‌توضیح را دربرمی‌گیرند.

 در یکی از این موارد مرد سالمندی مدعی شده بود که موجودات بیگانه فضایی که کاملا سبزپوش بودند او را با سفینه‌شان به گردش برده‌اند و نهایتا به خاطر سنش از دزیدن او منصرف شده‌اند.

اما گزارش‌های معتبرتری هم در میان این اسناد وجود دارد. از جمله گزارش ماموران یک برج مراقبت در فرودگاهی در ساحل شرقی انگلیس در ساعت  4 بعدازظهر 19 آوریل 1984 در مورد یک پدیده هوایی غیرمعمول.

با اینکه این ماموران آدم‌های حرفه‌ای باتجربه و آرامی بودند؛ اما آنها آنقدر نگران از دست دادن شغل‌های‌شان بودند که تقاضا کردند که نام‌های‌شان از گزارش رسمی حذف شود.

آنها می‌دانستند که هیچکس ادعای آنها در این باره باور نخواهد کرد که یک شیء پرنده ناشناس در فرودگاهی در شرق انگلیس که آنها وظیفه نظارت بر آن را به عهده داشتند، مدتی کوتاه به زمین نشسته است، سپس با سرعت فراوان دوباره به پرواز درآمده است.

این افراد که بیش از 8 سال تجربه کاری داشتند، توصیف کرده‌اند که چگونه در حال راهنمایی هواپیماهای کوچک برای فرود بر روی باند شماره 22 بوده‌اند که یک شیء با نور درخشان برخوردند که که بدون اجازه به یک باند دیگر نزدیک می‌شد.

به گفته یکی از ماموران برج مراقبت این شیء با سرعت زیاد نزدیک شده بود، تماس مختصری با باند شماره 27 برقرار کرده و بعد با سرعتی فوق‌‌العاده با زاویه تقریبا عمودی دور شده بود.

این واقعه یکی از معدود مواردی است که توضیح‌داده نشده باقی ماند.

این پرونده‌ها نشان می‌دهد که شاهدان انواعی از نورهای نارنجی، قرمز، سفید و سبز به اشکال مختلف لوزی، مربع یا میله‌اس شکل را به پلیس انگلیس گزارش کرده‌اند که یک پرسشنامه 16 سوالی استاندارد برای موارد مشاهد اشیای پرنده ناشناس دارد.

کارشناسان می‌گویند اغلب موارد گزارش اشیای ناشناس پرنده به چراغ‌های هواپیماها، ستاره‌ها و سیاره‌های درخشان، ماهواره‌ها، شهابسنگ‌ها، سفینه‌های فضایی و مانند اینها مربوط می شود و قابل توضیح هستند.

به گفته کارشناسان این پرونده‌ها بیانگر رویکرد عملگرایانه وزارت دفاع انگلیس به گزارش‌ها در مورد یوفوها است.

از دیدگاه دولت انگلیس این یوفوها  تنها به این علت ارزش بررسی داشتند. که ممکن بود  تهدیدی برای امنیت ملی باشند و هنگامی که مشخص می‌شد که آنها هواپیماهای دشمن نیستند، دیگر کسی به دنبال کردن قضیه علاقه‌ای نشان نمی‌داد.

جسد یک بیگانه

 

عکس های جذاب

بمب های کربنی ونوترونی

نگاه اجمالی
در سال 1919 رادرفورد نشان داده بود که با استفاده از ذرات آلفا که از عنصر رادیوم به صورت خود به خود صادر می‌شوند، که می تواند هسته نیتروژن را بشکافد، یک هسته هیدروژن از آن خارج شده، و نیتروژن به اکسیژن تبدیل می‌شود. آنچه را که کیمیاگران قرون وسطی ، به قیمت شکنجه شدن یا قرار گرفتن در معرض خطر سوزانده شدن ، بدان اعتقاد داشتند، رادرفورد به اثبات رسانیده بود و بنابراین او کیمیاگری نوین را پایه‌گذاری کرده بود.

شتابدهنده کاک کرافت والتون
در سال 1982 کاک ، کرافت و والتون شتابگری با ولتاژ زیاد را اختراع کرده بودند که با حدود 750000 ولت بر یک پروتون وارد آمد و سپس این پروتون به عنوان پرتابه برخورد با هدف لیتیوم مورد استفاده واقع شد. پروتون اتم لیتیوم را می‌شکافد، و به این ترتیب انرژی معادل 15 میلیون الکترون ولت از آن آزاد می‌کند. این کار یک امتیاز نسبت به کار رادرفورد به نظر می‌رسید. رادرفورد با بی اعتنایی آن را منبع بالقوه‌ای از انرژی مفید تلقی کرد. او خاطرنشان ساخت که از هر 10 میلیون پروتون پرتابی فقط یکی به هدف اصابت می‌کند. رادرفورد گفت : «مثل این است که بخواهیم پشه ای را در یک شب تاریک با استفاده از 10 میلیون گلوله و شانسی در تالار آلبرت (لندن) شکار کنیم».

سیکلوترون
ارنست لارنس (E.Lawrence) در ایالات متحده با اختراع شتابدهنده حلقوی (سیکلوترون) ، اتم شکن را تکامل بخشید. در شتابدهنده حلقوی ذرات به کمک میدان مغناطیسی به یک دایره بی‌انتها هدایت کردند که می‌توانست سرعتهای بالا و بالاتری به وجود آورد و بنابراین به همین نسبت انرژیهای بیشتر تولید کنند. اما هنوز شکار پشه در شب تاریک به قوت خود باقی بود همه این قضایا در طی دو سال بعد از مرگ رادرفورد تغییر یافت.

تعبیر شکافت
اولین بار فردریک کرولیوت کوری و ایرن ژولیوت کوری ، اورانیوم را در معرض بمباران نوترونی قرار داده و به نتایج شگفت انگیزی رسیدند. اتوهان ، شیمیدان جوان آلمانی ، که در دانشگاه مک گیل کار می‌کرد و شاگرد رادرفورد بود، به کمک همکارش فریتس اشتراسمان Fritz strassmann ، توانست با تاباندن نوترون بر اورانیوم سبب استحاله آن به دو عنصر شد. این کار نشان داد که اورانیوم بر اثر مداخله نوترون شکافته می‌شود.

لیزامایتنر (Lise Meitner) ، فیزیکدان اتریشی ‌تبار و پسر عمویش اوتوفریش (Otto Frisch) ، برای این موضوع تعبیر شایسته شکافت را به کار بردند. واژه شکافت اصطلاحی است که در زیست شناسی برای تقسیم یاخته به کار می‌رود، لذا از زیست شناسی به عاریت گرفته شده بود.

واکنش زنجیره‌ای
واقعیت مهم دیگر در مورد شکافت اورانیوم توسط بمباران نوترونی این است که این نوترون می‌تواند سایر اتمهای اورانیوم را نیز بشکافد و این کار می‌تواند زنجیروار ادامه پیدا کند. مفهوم روشن واکنش زنجیره‌ای این است که هر رویداد ، رویداد دیگری به وجود می‌آورد و این عمل تا آخر به همین ترتیب ادامه پیدا می‌کند.

اگر یک واکنش زنجیره‌ای بتواند به صورت مستمر ادامه پیدا کند، نوترونهای ناشی از یک اتم اورانیوم را بتوان به وسیله هسته اتم اورانیوم دیگر گیر انداخت، شکافتن دیگری و رهایی نوترونهای بیشتری به وجو د خواهد آمد. انرژی بیشتری نیز آزاد خواهد شد. اگر تعداد معینی از اتمها (جرم بحرانی) در لحظه‌ای از زمان ، فرآیند یاد شده استمرار یابد، منجر به انفجار خواهد شد.

تولید پلوتونیوم
ذره موثر در واکنش بمباران اورانیوم ، ذره‌ای که خود به خود نوترونها را آزاد می‌کرد، اورانیوم 235 بود که در اورانیوم طبیعی به نسبت 140/1 اتمهای اورانیوم 238 ظاهر می‌شود. اگر بتوان به اندازه کافی U235 جدا کرد، انفجار مقدور است. اما به طوری که فرمی در پیل اتمی در دانشگاه شیکاگو نشان داد، می‌توان فرایند به نحوی تنظیم کرد که نوترونهای سریع U235 به اندازه کافی کند شده و به تسخیر اتمهای U238 در آیند. این قضیه منجر به تولید عنصر دست ساز انسان موسوم به پلوتونیم شد که ناپایدار بوده و در صورتی که تعداد آن به حد معینی برسد، به انفجار می‌انجامد.

بمب هیدروژنی
بمب هیدروژنی بر پایه فرآیند هسته گرمایی استوار است، که همان ابزار تولید انرژی در خورشید است. فرآیند یاد شده نه تنها به شکافتن اتمها ، بلکه به همجوشی آنها نیز ارتباط پیدا می‌کند. هسته اتم هیدروژن از یک ذره تشکیل یافته است. اگر گرما کافی باشد (مثلا در حد 2x104 ) چها اتم هیدروژن با یکدیگر گداخته شده و به هلیوم تبدیل می‌شوند. مازاد انرژی در این فرآیند میلیونها بار بیشتر از انرژی شیمیایی و هزاران مرتبه بیشتر از انرژی شکافت می‌باشد.

به چنین دماهایی در روی زمین در لحظه انفجار بمب اتمی می‌توان دست یافت. بنابراین ، شگرد کار در این بود که این دیگ زودپز برای تولید بمب هیدروژنی به کار گرفته شد. بنابراین غول دیگری ، نیرومندتر از غول فرآیند شکافت، بیدار شد و سریعا تلاش برای رام کردن آن آغاز شد.

تولد پلاسما
کاربرد صلح آمیز انرژی همجوشی هسته‌ای به سهولت بهره برداری صلح آمیز از انرژی شکافت هسته‌ای نبود. بنابراین ، دانشمندان پی‌بردند که اطلاعات کمی درباره رفتار ذرات وجود دارد و برای جبران این نقص بازهم علم جدیدی پا به میدان گذاشت که فیزیک پلاسما نام گرفت. این مورد مثال جالبی از چگونگی تحریف کلمات در کاربرد علمی بود.

یه عکس نجومی

سحاب گل رز

دکتر حسابی

با سلام و عرض خسته نباشید مجدد

امروز تصمیم گرفتم گوشه ای از زندگی نامه ی پروفسور حسابی را که در سایت ایشان آمده است برای شما عزیزان در وبلاگ قرار دهم تا همه ی ما هم با کمک خداوند بتوانیم راه او را پیش بگیریم و ایران را در زمینه ی علمی قوی و قوی تر سازیم:

سيد محمود حسابي در سال 1281 (ه.ش), از پدر و مادري تفرشي در تهران زاده شدند. پس از سپري نمودن چهار سال از دوران كودكي در تهران, به همراه خانواده (پدر, مادر, برادر) عازم شامات گرديدند. در هفت سالگي تحصيلات ابتدايي خود را در بيروت, با تنگدستي و مرارت هاي دور از وطن در مدرسه كشيش هاي فرانسوي آغاز كردند و همزمان, توسط مادر فداكار, متدين و فاضله خود (خانم گوهرشاد حسابي) , تحت آموزش تعليمات مذهبي و ادبيات فارسي قرار گرفتند. استاد, قرآن كريم را حفظ و به آن اعتقادي ژرف داشتند. ديوان حافظ را نيز از برداشته و به بوستان و گلستان سعدي, شاهنامه فردوسي, مثنوي مولوي, منشات قائم مقام اشراف كامل داشتند.

 شروع تحصيلات متوسطه ايشان مصادف با آغاز جنگ جهاني اول, و تعطيلي مدارس فرانسوي زبان بيروت بود. از اين رو, پس از دو سال تحصيل در منزل براي ادامه به كالج آمريكايي بيروت رفتند و در سن هفده سالگي ليسانس ادبيات, در سن نوزده سالگي, ليسانس بيولوژي و پس از آن مدرك مهندسي راه و ساختمان را اخذ نمودند. در آن زمان با نقشه كشي و راهسازي, به امرار معاش خانواده كمك مي كردند. استاد همچنين در رشته هاي پزشكي, رياضيات و ستاره شناسي به تحصيلات آكادميك پرداختند.

شركت راهسازي فرانسوي كه استاد در آن مشغول به كار بودند, به پاس قدرداني از زحماتشان, ايشان را براي ادامه تحصيل به كشور فرانسه اعزام كرد و بدين ترتيب در سال1924 (م) به مدرسه عالي برق پاريس وارد و در سال 1925 (م) فارغ التحصيل شدند.

همزمان با تحصيل در رشته معدن, در راه آهن برقي فرانسه مشغول به كار گرديدند و پس از پايان تحصيل در اين رشته كار خود را در معادن آهن شمال فرانسه و معادن زغال سنگ ايالت "سار" آغاز كردند. سپس به دليل وجود روحيه علمي, به تحصيل و تحقيق, در دانشگاه سوربن, در رشته فيزيك پرداختند و در سال 1927 (م) در سن بيست و پنج سالگي دانشنامه دكتراي فيزيك خود را , با ارائه رساله اي تحت عنوان "حساسيت سلول هاي فتوالكتريك", با درجه عالي دريافت كردند.

استاد با شعر و موسيقي سنتي ايران و موسيقي كلاسيك غرب به خوبي آشنايي داشتند وايشان در چند رشته ورزشي موفقيت هايي كسب نمودند كه از آن ميان مي توان به ديپلم نجات غريق در رشته شنا اشاره نمود.

پروفسور حسابي به دليل عشق به ميهن و با وجود امكان ادامه تحقيقات در خارج از كشور به ايران بازگشت و با ايمان و تعهد, به خدمتي خستگي ناپذير پرداخت تا جوانان ايراني را با علوم نوين آشنا سازد. پايه گذاري علوم نوين و تاسيس دارالمعلمين و دانشسراي عالي, دانشكده هاي فني و علوم دانشگاه تهران, نگارش ده ها كتاب و جزوه و راه اندازي و پايه گذاري فيزيك و مهندسي نوين, ايشان را به نام پدر علم فيزيك و مهندسي نوين ايران در كشور معروف كرد. حدود هفتاد سال خدمت علمي ايشان در گسترش علوم روز و واژه گزيني علمي در برابر هجوم لغات خارجي و نيز پايه گذاري مراكز آموزشي, پژوهشي, تخصصي, علمي و ..., از جمله اقدامات ارزشمند استاد به شمار مي رود كه براي نمونه به مواردي اشاره مي كنيم:

_ اولين نقشه برداري فني و تخصصي كشور (راه بندرلنگه به بوشهر) 

_ اولين راهسازي مدرن و علمي ايران (راه تهران به شمشك) 

_ پايه گذاري اولين مدارس عشايري كشور 

_ پايه گذاري دارالمعلمين عالي 

_ پايه گذاري دانشسراي عالي 

_ ساخت اولين راديو در كشور 

_ راه اندازي اولين آنتن فرستنده در كشور 

_ راه اندازي اولين مركز زلزله شناسي كشور 

_ راه اندازي اولين رآكتور اتمي سازمان انرژي اتمي كشور 

_ راه اندازي اولين دستگاه راديولوژي در ايران 

_ تعيين ساعت ايران 

_ پايه گذاري اولين بيمارستان خصوصي در ايران, به نام بيمارستان "گوهرشاد" 

_ شركت در پايه گذاري فرهنگستان ايران و ايجاد انجمن زبان فارسي 

_تدوين اساسنامه طرح تاسيس دانشگاه تهران 

_ پايه گذاري دانشكده فني دانشگاه تهران 

_ پايه گذاري دانشكده علوم دانشگاه تهران 

_ پايه گذاري شوراي عالي معارف 

_ پايه گذاري مركز عدسي سازي اپتيك كاربردي در دانشكده علوم دانشگاه تهران 

_ پايه گذاري بخش آكوستيك در دانشگاه و اندازه گيري فواصل گام هاي موسيقي ايراني به روش علمي 

_ پايه گذاري و برنامه ريزي آموزش نوين ابتدايي و دبيرستاني 

_ پايه گذاري موسسه ژئوفيزيك دانشگاه تهران 

_ پايه گذاري مركز تحقيقات اتمي دانشگاه تهران  

_ پايه گذاري اولين رصدخانه نوين در ايران 

_ پايه گذاري مركز مدرن تعقيب ماهواره ها در شيراز 

_ پايه گذاري مركز مخابرات اسدآباد همدان 

_ پايه گذاري انجمن موسيقي ايران و مركز پژوهش هاي موسيقي 

_ پايه گذاري كميته پژوهشي فضاي ايران 

_ ايجاد اولين ايستگاه هواشناسي كشور (در ساختمان دانشسراي عالي در نگارستان دانشگاه تهران) 

_ تدوين اساسنامه و تاسيس موسسه ملي ستاندارد 

_ تدوين آيين نامه كارخانجات نساجي كشور و رساله چگونگي حمايت دولت در رشد اين صنعت 

_ پايه گذاري واحد تحقيقاتي صنعتي سغدايي (پژوهش و صنعت در الكترونيك, فيزيك, فيزيك اپتيك, هوش مصنوعي) 

_ راه اندازي اولين آسياب آبي توليد برق (ژنراتور) در كشور 

_ ايجاد اولين كارگاه هاي تجربي در علوم كاربردي در ايران 

_ ايجاد اولين آزمايشگاه علوم پايه در كشور

چند تعریف از علم نجوم

يكي از جالبترين افكار بشر، طرح جابجايي در بعد زمان است؛ البته اگر از بعد ديگری به قضيه نگاه كنيم، همه ما مسافر زمان هستيم.

همين الان كه شما اين مقاله را مي خوانيد، زمان پيش مي رود و آينده به حال و حال به گذشته تبديل مي شود. نشانه اش هم رشد موجودات است. ما بزرگ مي شويم و مي ميريم؛ پس زمان در جريان است.

آلبرت اينشتين با دادن نظريه نسبيت خاص نشان داد كه اين كار از نظری در خور نظریه شدن است. بر طبق اين نظريه اگر شيئي به سرعت نور نزديك شود، گذشت زمان برايش آهسته تر صورت مي گيرد؛ بنابر اين، اگر بتوان با سرعت بيش از سرعت نور حركت كرد، زمان به عقب برمي گردد.

مانع اصلي اين است كه اگر جسمي به سرعت نور نزديك بشود، جرم نسبي آن به بي نهايت ميل مي كند؛ بنابر این نمي شود شتابي بيش از سرعت نور پيدا كرد. اما شايد يك روز اين مشكل هم حل شود. بر خلاف نويسنده ها و خيالپردازها كه فكر مي كنند سفر در زمان بايد با يك ماشين انجام شود، دانشمندان بر اين عقيده اند كه اين كار به كمك يك پديده طبيعي صورت مي گيرد. در اين خصوص سه پديده مد نظر است: سياهچاله هاي دوار، كرم چاله ها و ريسمان هاي كيهاني.

سياهچاله ها

اگر ستاره ای چند برابر خورشيد باشد و همه سوختش را بسوزاند، از آنجا كه نيروي جاذبه قوي دارد؛ بنابر این، جرم خودش در خودش فشرده مي شود و حفره سياه رنگی مانند يك قيف درست مي كند كه نيروي جاذبه فوق العاده زيادي دارد؛ طوري كه حتي نور هم نمي تواند از آن فرار كند. اما اين حفره ها بر دو نوع هستند. يك نوع آنها نمي چرخند؛ بنابر این، انتهاي قيف يك نقطه است. در آنجا هر جسمي كه به حفره مكش شده باشد، نابود مي شود. اما يك نوع ديگر سياهچاله نوعي است كه در حال دوران است و به همين دليل انتهاي قيف يك قاعده دارد كه به شكل حلقه است. مانند: يك قيف واقعي است كه انتهايش باز است. همين نوع سياهچاله است كه مي تواند سكوي پرتاب به آينده يا گذشته باشد.

انتهاي قيف به يك قيف ديگر به اسم سفيدچاله مي رسد كه درست عكس آن عمل مي كند؛ يعني هر جسمي را بشدت به بيرون پرتاب مي كند. از همين جاست كه مي توانيم پا به زمان ها و جهان هاي ديگر بگذاريم.

كرم چاله

یك سكوي ديگر گذر از زمان است كه در مدت چند ساعت ما را چند سال نوري جا به جا می كند. فرض كنيد دو نفر، دو طرف يك ملحفه رو گرفته اند و مي كشند. اگر يك توپ تنيس بر روي ملحفه قرار دهيم، يك انحنا در سطح ملحفه به سمت توپ ايجاد مي شود.

اگر يك تيله به روي اين ملحفه قرار دهيم، به سمت چاله اي كه آن توپ ايجاد كرده است مي غلطد. اين نظر اينشتين است كه كرات آسماني در فضا و زمان انحنا ايجاد مي كنند؛ درست مانند همان توپ روي ملحفه.

حالا اگر فرض كنيم فضا به صورت يك لايه دوبعدي روي يك محور تا شده باشد و بين نيمه بالا و پايين آن خالي باشد و دو جرم هم اندازه در قسمت بالا و پايين مقابل هم قرار گيرد، آن وقت حفره اي كه هر دو ايجاد مي كند، مي تواند به همديگر رسيد و ايجاد تونلی كند؛ مانند اينكه يك ميانبر در زمان و مكان ايجاد شده باشد، به اين تونل مي گويند كرم چاله.

اين اميد است كه كهكشاني كه به ظاهر ميليونها سال نوري دور از ماست، از راه چنين تونلي بيش از چند هزار كيلومتر دور از ما نباشد، در اصل مي توان گفت كرم چاله تونل بين يك سياهچاله و يك سفيدچاله ارتباط دارد و مي تواند بين جهان هاي موازي ارتباط برقرار كند و در نتيجه به همان ترتيب مي تواند ما را در زمان جا به جا كند.

آخرين راه سفر در زمان ريسمان هاي كيهاني است. طبق اين نظريه مجموعه رشته هايي به ضخامت يك اتم در فضا وجود دارد كه كل جهان را پوشش مي دهد و در فشار خيلي زيادي هستند.

اينها هم نيروي جاذبه خيلي قوي دارند كه هر جسمي را سرعت مي دهد و چون مرزهاي فضا زمان را مغشوش مي كند، بنابر این مي توان از آنها براي گذر از زمان استفاده كرد.

تونل زمان

واقعيت يا خيال؟ حالا اينها را گفتيم، ولي چند اشكال در اين كار است. اول اينكه اصلا نفس نظریه سفر در زمان يك پارادوكس است. پارادوكس يا محال نما؛ يعني چيزي كه نقض كننده (نقيض) خودش در درونش است. نمونه ای می آوریم: اگر خدا مي تواند هر كاري را انجام دهد، پس آيا مي تواند نعوذ بالله سنگي درست كند كه خودش هم نتواند تكانش دهد؟ اين يك پارادكس است؛ زیرا اگر بگوييم آري؛ پس آن وقت با اينكه خدا هر كاري را مي تواند انجام دهد، متناقض است و اگر بگوييم نه؛ باز هم همان مي شود. يعني خدا هر كاري را نعوذ بالله نمي تواند انجام دهد.

نمونه ديگر اين است كه اگر من در زمان به عقب برگردم، به تاريخي كه هنوز به دنيا نيامده بودم. پس چطور مي توانم آنجا باشم يا مثلا اگر برگردم و پدربزرگ خودم را بكشم، پس من چطور به وجود آمده ام؟ يك راه حلي كه براي اين مشكل پيدا شده است، نظريه جهان هاي موازي است.

طبق اين نظريه امكان دارد چند جهان وجود داشته باشد كه مشابه جهان ماست، اما ترتيب وقايع در آنها فرق مي كند. پس وقتي به عقب برمي گرديم، در جهان ديگری وجود داريم؛ نه در جهاني كه در آن هستيم.

طبق اين نظريه بي نهايت جهان موازي وجود دارد و ما هر دستكاري كه در گذشته انجام بدهيم، جهان جديدی پديد مي آيد.

M1 ابر خرچنگي


ابر خرچنگي، اولين جرم فهرست مسيه. جهت ديدن عکس بزرگتر، روي عکس بالا کليک کنيد.


اطلاعات کلي:

شماره در جدول مسيه:
M1
شماره در فهرست عمومي جديد:
NGC 1652
صورت فلکي:
ثور
ميل:
22 درجه و 1 دقيقه‌ي قوس
بعد:
5 ساعت و 35 دقيقه
قدر:
9
فاصله:
6500 سال نوري
اندازه ظاهري:
'4×'6
شرح:
باقيمانده از ابرنواختر در سال 1054 م.

توضيحات:

اسناد ثبت شده به وسیله چینیها، ژاپنیها و سرخپوستان آمریکا حاکی از آن است که در سال ۱۰۵۴ یک ابرنواختر در کهکشان ما منفجر شده است. این جسم بمدت 23 شبانه روز با روشنایی چهار برابر سیاره زهره (قدر۶-) در آسمان دیده می شده و بعد از آن حتی به مدت 2 سال دیگر در طی شب با چشم غیر مسلح قابل مشاهده بوده است. اکنون می دانیم که باقیمانده آن ابرنواختر، جسمی است در صورت فلکی گاو که سحابی خرچنگ نامیده می شود. این سحابی که در اوایل یک سحابی سیاره ای تلقی می شد، اکنون به منزله یکی از شناخته شده‌ترین بقایای ابرنواختری است. سحابی خرچنگ، هم از نظر ویژگیهای مشاهده شده در آن و هم از نظر گستره وسیع تابشهایی که از آن دریافت می کنیم، جسم قابل ملاحظه ای است.

سحابی خرچنگ با سرعتی حدود 1800 کیلومتر بر ثانیه منبسط می شود. انتظار می رود که این سحابی، درچند هزار سال آینده، به تدریج در تمام طول موجها کم فروغتر شده و سرانجام ناپدید گردد. در این میانه سحابی خرچنگ قوی ترین منبع تابش امواج رادیویی و پرتوی ایکس در آسمان است که احتمال می رود یکی از عوامل صدور بخش بزرگی از پرتوهای کیهانی آسمان همین سحابی باشد.

یکی از قابل ملاحظه ترین نمودهای سحابی خرچنگ جسم مرکزی آن است که اکنون به عنوان بازمانده ستاره مسبب ابرنواختر شناخته می‌شود. این جسم اصلاْ یک ستاره معمولی نیست بلکه فقط در چند هزارم ثانیه می درخشد، و با دوره‌ای در حدود0.03 ثانیه برق می زند و سپس خاموش می شود و به احتمال زیاد یک تپ‌اختر یا ستاره ای نوترونی چگال است. شارل مسیه آنرا در سال 1758 در حالیکه بدنبال دنباله دار هالی بود مشاهده کرد و آنرا در فهرست خود قرار داد. کنون این جرم تنها باقیمانده ابرنواختری در این فهرست می باشد. بدلیل درخشندگی کم سطحی دیدن این سحابی مقداری مشکل است. علاوه بر این ستاره مرکزی آن نیز قابل مشاهده نیست .

تصاویر تلسکوپ فضایی هابل از این ابر نواختر آثار بی‌نظمی ناحیه‌ای از رشته‌ها و فورانهای گازی را آشکار می‌کند. به نظر می‌رسد رشته‌های سحابی خرچنگ، ناشی از برهمکنش گازهای سرد و گرم باشند. در تصویری که مشاهده می کنید، رنگ قرمز نشان دهنده گسیل اتمهای اکسیژن در گاز سرد و رنگ سبز نماینده اتمهای اکسیژن در گاز داغ و آبی نشان دهنده گسیل اتمهای سولفور در گاز گرم است. رصدهای روی سطح زمین توان تفکیک را پایین می‌آورد و ساختار معمولی از خرچنگ ارائه می‌دهد.

اسمتون رو به ماه بفرستيد!

 
سلام.
نمي‌دونم از پروژه جديد ناسا يعني (LRO (Lunar Reconnaissance Orbiter به معني «شناساگر مدارگرد ماه» خبر داريد يانه.
در واقه يه‌ ماهواره مدار گرد هست که توسط ناسا به ماه فرستاده مي‌شه. استارت اين پروژه در ناسا توسط «جو ويتِيل» زده شد. ويتيل در فوريه 2007 بر اثر سرطان تومور مغزي فوت کرد و حالا اعضاي خانوادش دنبال اين پروژه رو گرفتن.
اگه اطلاعات بيشتري مي‌خواين، به LRO مراجعه کنيد.

خب، حالا ناسا يه بار عام داده!!
ناسا از همه انسانها در سراسر دنيا دعوت کرده که اسم اونها در يک چيپ‌ست به همراه LRO به ماه فرستاده بشه.
شما هم مي‌تونيد با مراجعه به لينک زير، اسم خودتون رو به ماه بفرستيد:

M3 خوشه کروي در تاز‌ي‌ها

 

يک خوشه کروي، سومين جرم فهرست مسيه. جهت ديدن عکس بزرگتر، روي عکس بالا کليک کنيد.


اطلاعات کلي:

شماره در جدول مسيه:
M3
شماره در فهرست عمومي جديد:
NGC 5272
صورت فلکي:
تازي‌ها
ميل:
28 درجه و 20 دقيقه‌ي قوس
بعد:
13 ساعت و 42 دقيقه
قدر:
7
فاصله:
35000 سال نوري
اندازه ظاهري:
'18
شرح:
خوشه‌ي کروي

توضيحات:
یک خوشه کروی در صورت فلکي تازي‌ها (سگهاي شکاري) که در فاصله نسبتاٍ دوری ازما قرار دارد.
شامل حدود 500000 ستاره است

جنون خوراكي سياهچاله

دانشمندان ژاپني با استفاده از رصد پرتوهاي ايكس از بلعيده شدن جرم بزرگي توسط سياهچاله كهكشان راه شيري در قرن هجدهم خبر دادند.  

 

حدود 300 سال پيش سياهچاله اي كه در مركز كهكشان راه شيري مخفي شده است از خوابي طولاني بيدار و وارد مرحله جنون خوراكي شد. پژوهشگران مي گويند اين جنون قرن هجدهمي موجي از پرتوهاي ايكس را بدنبال داشت كه در ابرهاي مجاور سياهچاله منعكس گرديد. بعد از اين بيداري و سپري شدن جنون غذائي كه به مرگ يك ستاره انجاميد ، سياهچاله آرام گرفت.  

 

انرژي آزاد شده توسط اين واقعه آنقدر قوي بود كه انعكاسهاي آن هنوز بر روي يك ابر بين ستاره اي نقش بسته و باقي مانده است.

 

ممكن است اين يافته ها كه توسط دانشمندان ژاپني گزارش شدند دليل اينكه چرا سياهچاله كهكشان ما (Sagittarius A*) در مقايسه با هيولاهاي هم اندازه خود در كهكشانهاي ديگر اينقدر آرام است را توضيح دهند.

 

 تاتسويا اينوئي كه سرپرست اين گروه از دانشمندان است مي گويد" شايد اين آرامش به اين دليل است كه هيولابعد از اين فوران انرژي آرامش گرفته است. اين دانشمندان با تركيب داده هاي سه كاوشگر كه كيهان را براي پرتوهاي ايكس جستجو مي كنند به اين يافته ها دست يافتند.

 

اطلاعات جمع آوري شده طي سالهاي 1994 تا 2005 يك نور كوتاه مدت ولي شديد پرتوهاي ايكس از يك ابر بزرگ را آشكار مي كنند كه 300 سال نوري دورتر از سياهچاله كهكشان راه شيري قرار دارد. اين ابر Sagittarius B2  نامگذاري شده است.

 

رديابي مولكولهاي آهن در داده هاي طيفي عامل اصلي در آشكارسازي منبع اين پرتو هاي ايكس بود. دانشمندان بر اين باورند كه جنون سياهچاله باعث بيرون ريختن پرتوهاي ايكس شد كه اين پرتوها نيز الكترونها را از مولكولهاي آهن موجود در ابر جدا كردند. 

 

حركت الكترونها به جلو و عقب باعث فعال شدن حسگرها در رديابهاي پرتو ايكس نصب شده روي ماهواره هاي ژاپني ، اروپائي و آمريكائي شد.

 

پروفسور كاتسوجي كوياما كه در اين تحقيق شركت داشته مي گويد" با رصد روشن شدن اين ابر و اينكه چگونه طي ده سال روشنائي آن كمرنگ شد ، ما به اين نتيجه رسيديم كه فعاليت اين سياهچاله به سيصد سال قبل بر مي گردد. سيصد سال پيش ، اين سياهچاله يك ميليون بار درخشانتر و فوراني كه توسط آن آزاد شد بطور غير قابل باوري قدرتمند بوده است.   

 

فورانهاي تازه تري از پرتوهاي ايكس نيز گزارش شد. سال گذشته يك گروه از دانشمندان به سرپرستي دكتر مايكل مونو از موسسه فناوري كاليفرنيا يك انفجار ضعيفتر ولي تازه تري از سياهچاله كهكشان راه شيري (Sagittarius A*) كه سه تا چهار ميليون برابر خورشيد وزن دارد را كشف كردند. 

 

اين انفجار نيز با مطالعه پرتوهاي ايكس منعكس شده از يك ابر گازي كشف شد. طي اين انفجار ، جرمي به اندازه سياره عطارد بلعيده شد. 

مونو مي گويد" اين سياهچاله 50 سال قبل و يا زماني در حدود آن آخرين غذاي كافي خود را بلعيده است." شايد در آن زمان محيط اطراف سياهچاله صد هزار برابر درخشانتر از زمال حال بود.

جزئيات عادات خواركي اين سياهچاله هنوز مشخص نيست. يك فرضيه عنوان مي كند كه اين هيولا مواد بادهاي ستاره هاي جوان پيرامون را به داخل مي كشد. ممكن است فوران 300 سال پيش اين سياهچاله بر اثر انفجار يك ابرنواختر كه مواد را به سمت سياهچاله پرتاب كرد بوجود آمده باشد.

kepler

نام خود را همراه كاوشگر فضايي Kepler راهي فضاي بيكران كنيد !
نام خود را همراه كاوشگر فضايي Kepler راهي فضاي بيكران كنيد !
Kepler اولین ماموریت سازمان فضایی آمریکا برای یافتن سیارات خورشید مانند دارای حیات همچون زمین یا کوچکتر از آن میباشد ...

 

اين كاوشگر فضايي در فوريه سال 2009 از مركز فضايي كندي ناسا راهي فضاي بيكران ما خواهد شد.

شما ميتوانيد نام خود را در سايت مربوطه و در فرم مشخص شده درج كنيد؛ نام شما بر روي يك DVD ضبط خواهد شد و همراه اين كاوشگر به فضا راهي ميشود. پس از ثبت نام خود ميتوانيد پيغامي در مورد اهميت اين ماموريت نيز بنويسيد.

* لطفا توجه كنيد كه طبق قوانين ثبت نام در اين ماموريت نام شما به صورت عمومي نمايش داده خواهد شد. پس اگر ترجيح ميدهيد كه نام شما در حالت عمومي نمايش داده نشود از ثبت نام خود خودداري كنيد زيرا سازمان فضايي آمريكا هيچ گونه مسئوليتي را در اين قبال عهده دار نخواهد بود. لطفا به تمامي قوانين درج شده قبل از ثبت نام توجه كامل را مرقوم فرماييد.

* براي ثبت نام خود و فرستادن آن به ديتابيس سايت ناسا بر روي لينك زير كليك بفرماييد:

http://namesinspace.seti.org

** براي كسب اطلاعات بيشتر در مورد اين ماموريت فضايي بر روي لينك زير كليك كنيد:

http://kepler.nasa.gov

شباهت زمین ومشتری!

سیاره شناسان شباهت جالبی بین جریان های قیانوس های زمین و کمربند های مشتری یافتند 
سیاره شناسان شباهت جالبی بین جریان های مشخص اقیانوس های زمین و کمربند هایی یافتند که مشخصه سطحی خاص سیارات گازی غولپیکر، همچون مشتری اند. ساختار کمربند های جو مشتری سالها موضوع تحقیقات جالبی بوده است. کمربند های مشتری به دلیل حرکت ابرها، در امتداد مجموع های ثابتی از جریان های متناوب، شکل می گیرند. این سیاره شناسان کشف کردند که اقیانوس های زمین هم نوارهایی از جریان های متناوب پایدار، در خود می پرورند که به هنگام مدل سازی، کاملا شبیه به کمربند های مشتری اند. این شباهت ها فقط ظاهری نیست. به گفته آنها طیف انرژی جریان های اقیانوسی از یک قانون نیرو پیروی می کنند که کاملا بر طیف جریان های منطقه ای در سیارات بیرونی، منطبق اند. آیا این پدیده های مشابه، در نیروهای فیزیکی مشابهی، ریشه دارند ؟ برای پاسخ به این پرسش باید تعیین کنیم که چه فرایند های فیزیکی باعث حرکات بزرگ مقیاس، در هر دو این دستگاه ها می شوند. بنابر تحقیقات سیاره شناسان میان عوامل نیروزا در سیارات خارجی و جریان های اقیانوسی، شباهت هایی وجود دارد. مقایسه طیف انرژی در سیارات غولپیکر و اقیانوس های زمین، اطلاعات ارزشمندی درباره خصوصیات اقیانوس ها و به خصوص قوی ترین جریان ها در نیمه اعماق اقیانوس ها به دست می دهد.   

منیع:پارس اسکای