پیغامی از BMW M3 GTR


سازمان مجاهدین خلق
سازمان مجاهدین خلق ایران، سازمان مسلحی است که در اواخر دهه 40 به منظور مبارزه با حکومت محمدرضا شاه پهلوی تشکیل گردید. قبل از سال 57 این گروه را گروهی مارکسیستی می دانستند و بعد از انقلاب آنها منافقین خوانده شدند.
بنیان گذاران این سازمان محمد حنیف نژاد، سعید محسن و بدیع زادگان که از فعلان مسلمان جبهه ملی دوم ایران بودند پس از تشکیل نهضت آزادی از فعالان آن شدند و پس از دستگیری و محکومیت رهبران نهضت آزادی چون مهدی بازرگان و یدالله سحابی، ایشان تصمیم به تشکیل سازمان مخفی مسلحی گرفته و سازمان مجاهدین را پایه ریزی نمودند.
در شهریور 1350 در آستانه برگزاری جشن های 2500 ساله شاهنشاهی بسیار ی از رهبران این سازمان قبل از انجام هیچ گونه اقدام نظامی مهمی، دستگیر و شکنجه و اعدام شدند. در آذر همان سال رضا رضایی از اعضای سازمان توانست از زندان فرار کند و تا قبل از کشته شدنش در 25 خرداد 1352 نقش مهمی در رهبری و سازماندهی مجدد و عملیات های نظامی ایفا نمود. ایشان طی همین سال ها با چندین عمل مسلحانه موفق به شناخته شدن در جامعه ایران شدند.
در دهه 1350 با مقابله شدید ساواک با نیروهای سیاسی مسلح، مجاهدین به شکل مخفی به راه خود ادامه دادند و بعضا از حمایت روشنفکران مذهبی مسلمان و روحانیون شیعه نیز برخوردار بود. در این دوره از سازمان مجاهدین خلق با عنوان « مارکسیست های اسلامی» نام برده می شد.
در سال 1354 عده ای از اعضا عقاید مذهبی خود را به سود مارکسیست ترک نموده و این امر باعث انشعاب دو گروهی در سازمان و چندین قتل سیاسی شد. که البته بخش مارکسیست سازمان بعد ها نام « سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر ایران » را بر خود نهادند.
پس از انقلاب 57 و سقوط شاهنشاهی در ایران، سازمان مجاهدین با استفاده از فضای باز پدید آمده به سرعت رشد نمود و مسعود رجوی از رهبران اولیه سازمان که از زندان آزاد شده بود به رهبری سازمان رسید.
مخالفت شدید سازمان با خط مشی جمهوری اسلامی و مبارزه شدید بخشی از نیروهای حاکم جمهوری اسلامی با این سازمان به درگیری های مسلحانه در اوائل دهه 60 و دستگیری و اعدام بسیاری از رهبران و اعضای این سازمان منجر شد که البته فعالان این سازمان دلیل مخالفت با جمهوری اسلامی ایران را اصل جمهوری خواهی دموکراتیک می دانستند.
پس از شروع درگیری ها و کشتار رهبران سازمان عده زیادی از اعضا به خارج از ایران، من جمله عراق و فرانسه رفتند و در جریان جنگ ایران و عراق با حمایت صدام حسین در عراق مستقر شدند و به فعالیت علیه جمهوری اسلامی ایران ادامه دادند. به گفته مسئولین جمهوری اسلامی این سازمان از مستخبرین جاسوسی عراق در ایران بوده است.
این سازمان بارها مسئولین طراز اول مملکتی را ترور نموده و اقدام به بمب گذاری در اماکن عمومی و اخلال در امنیت اجتماعی نموده است و حتی قصد حمله نظامی به ایران تحت عملیاتی به نام « مرصاد » را داشت.
این سازمان با گروه های دیگری چون « جریان پیرو برنامه هویت » ، « شورای ملی مقاومت » را طراحی و تشکیل داده است و مریم رجوی، از رهبران مجاهدین، را به عنوان رئیس جمهوری آلترناتیو آینده ی ایران انتخاب کرده است. مریم رجوی، رهبر دوفاکتوی این سازمان در غیاب چند ساله مسعود رجوی، از مهم ترین شخصیت های اپوزیسیون جمهوری اسلامی ایران است. که طی چند سال اخیر به فساد اخلاقی شهرت یافته که متاسفانه در صحت و سقم این مطلب اطلاعی ندارم.
در حال حاضر این سازمان در بسیاری از نقاط دنیا به مبارزه علیه جمهوری اسلامی ایران پرداخته دائما در حال پرونده سازی علیه ایران در خصوص نقض حقوق بشر و یا عملیات جاسوسی برای غرب می باشد.
حضور ایشان در حال حاضر در عراق به نفع حکومت موقت فعلی نبوده چرا که این سازمان تحت الحمایه شدید و مستقیم صدام حسین و نیروی بعث بوده و در حال حاضر در امور داخلی کشور دخالت می کنند. با توجه به پناهنده بودن ایشان، دولت عراق به ایشان اخطار داده تا در امور داخلی کشور عراق دخالت نکنند و با توجه به مشکلات و شرایط سخت فعلی کشور دولت قادر به پناه دادن به ایشان نبوده، حضور ایشان را در عراق غیر قانونی اعلام نموده ودستور به خروج اعضا از عراق به ایران یا کشور دیگری داده است.
ترور های سازمان مجاهدین خلق:
مجید شریف واقفی – 16/2/1354
سید محمد حسینی بهشتی وو 72 نفر دیگر از وزرا و نمایندگان مردم دز مجلس و سایر مقامات در انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی – 7/ تیر / 1360
محمد علی رجائی و محمد جواد با هنر – 8/6/1360 به فاصله کمتر از دو ماه از کشتار جمعی هفتم تیر
اسدالله لاجوردی- 1/6/1377
علی صیاد شیرازی – اردیبهشت 1378
ترور های ناموفق این سازمان:
آیت الله خامنه ای – 6/ تیر / 1360 یک روز قبل از کشتار جمعی هفتم تیر 1360
آنچه پیش از این نگاشتم تاریخی از تشکیل و عملکرد این سازمان بود. و اما ...
به هر حال آنچه بر می آید این است که سازمان مجاهدین خلق اول به منظور ایجاد جمهوری و دموکراسی و نابودی شاهنشاهی در ایران توسط گروهی چپگرا تشکیل شد. این گروه در انقلاب اسلامی سال 1979، شرکت موثری داشت. منتهی ایدئولوژی مجاهدین، مخلوطی از مارکسیسم و اسلام بود که مانع از پیوستن ایشان به دولت بعد از انقلاب شد و رهبر اصلی اش توسط نظام اعدام شد. اما بعد از انقلاب با غلبه افکار مارکسیستی و انشعاب درون گروهی سازمان و تغییر یافتن رهبران ابتدایی باعث تغییر خط مشی سازمان گردید. بدیهی است مجاهدین خلق پیش از انقلاب تاثیر بسیاری بر نابودی رژیم طاغوت و برپایی جمهوری در ایران داشته اند که پس از انقلاب سازمان تبدیل به سازمانی با شاخه های نظامی اختلاف گرا با حکومت و رژیم فعلی شدند. و با تغییر مکان به عراق و پاریس به شکل نظام مندی مستقر شدند. صدام حسین ولی نعمت اصلی مجاهدین خلق بود و عراق ایشان را از لحاظ پایگاه و اسلحه ساپورت می کرد. . ایشان هنوز هم چندین هزار نیروی تربیت شده در عراق دارند.
گفتنی است سازمان مجاهدین خلق در سال 1997 از سوی وزارت خارجه ایالات متحده به لیست گروه های تروریستی خارجی افزوده شد زیرا در اغلب حمله هایشان افراد غیر نظامی نیز کشته شده بودند. ایشان تصویری دموکراسی خواهانه در اروپا و امریکا داشته و نقطهی قدرتمندی در برابر ایران محسوب می شوند. ایشان هنوز هم چندین هزار نیروی تربیت شده در عراق دارند.
مریم رجوی، امیدوار است رئیس جمهور ایران شود، و اکنون رهبر اصلی مجاهدین خلق است. شوهر وی مسعود رجوی نیز رهبری نیروهای نظامی سازمان را بر عهده دارد. متخصصین معتقدند مجاهدین شدیدا شبیه فرقه ای هستند که صرفا بر اساس تعبیرهای سکولار مسعود رجوی از قرآن بنا نهاده شده اند و این گروه خاصیت این را دارد که به طور ناگهانی تغییر ایدئولوژی دهد.
در اوایل دهه 1970 اعضای مجاهدین خلق با حمله به امریکایی ها و کشتار بسیاری از نظامیان و غیر نظامیان امریکایی که بر روی یک پروژه دفاعی جدید کار می کردند اعتراض خود را از حمایت امریکا از شاه به نمایش در آوردند. که البته برخی معتقدند این حمله ممکن است کار شاخه مائویی گروه باشد که خارج از کنترل رهبری رجوی (رهبر نظامیان سازمان) فعالیت می کردند. جالب است بدانید در سال 1979 اعضای مجاهدین خلق در اشغال سفارت امریکا در تهران دست داشت که در آن 25 آمریکایی به مدت 444 روز به گروگان گرفته شدند.
در مورد ترور ها و حملات سازمان به ایران و کشتار نظامیان و غیر نظامیان در بالا توضیح دادم. اما خوب است بدانید در سال 2000 در بیست و یکمین سالگرد انقلاب اسلامی ایران سازمان خمپاره هایی را به ساختمان ریاست جمهوری شلیک کردند که منجر به کشته شدن یک غیر نظامی و مجروح گشتن 5 تن دیگر شد. در این حمله انگیزه سوقصد به جان خاتمی بود که به وی صدمه ای نرسید. به واقع آمار صحیحی از حملات و عملیات این سازمان در دست نیست. چرا که گاهی این سازمان مسئولیت برخی حملات به ایران و عملیات درون کشوری را به گردن می گیرد که واقعی نمی باشد. جالب است بدانید مسعود رجوی سکولاری که عقاید خود را با قرآن می سنجد فرقه مافیایی دارد. در پرونده سیاه این سازمان آمار بسیاری از خودکشی ها، خودسوزی های ناچاری، مرگ های مشکوک، سر به نیست شدن های بسیار چون زندان اشرف، و دیگر سیاه چال های رجوی در عراق وجود دارد. صدها عضو جدا شده از مجاهدین محکوم به اعدام شده اند و این گوشه ای از مشکلات فرقه تروریستی رجوی است. اگر من از این سازمان به عنوان فرقه رجوی و مافیای رجوی نام می برم دلیلی ندارد جز آنکه سازمان مجاهدین خلق پیش از انقلاب به منظور دیگری تشکیل شد و بعد از انقلاب تبدیل به سازمانی تروریستی گشت. تقریبا دو دهه از خودکشی های اجباری در فرقه رجوی می گذرد. آیا این به دلیل آن نیست که اعتقادات این فرقه دیگر اغنا کننده نبوده و رو به نابودی می رود؟؟؟
کتاب های قابل مراجعه برای کسب اطلاعات بیشتر:
خاطرات لطف الله میثمی، ج2
مجاهدین خلق در آئینه تاریخ، علی اکبر راستگو
هابلیان، اسناد جنایات سازمان مجاهدین خلق
سازمان مجاهدین خلق – پیدایی تا فرجام در 3 جلد ( البته نمی دونم فرجام یعنی کی؟؟؟ )
مسعود رجوی کیست؟
ارتباط مجاهدین خلق و صدام حسین
و کتابی که به تازگی به همت مرکز اسناد انقلاب اسلامی به نام؛ «سازمان مجاهدین خلق» از جمله آثار حسین احمدی روحانی منتشر شده است. اهمیت این کتاب از آن جهت است که حسین احمدی روحانی از اعضای بلند پایه و اثر گذار گروهک منافقین بوده است. وی پس از دستگیری اطلاعات ذیقیمتی در اختیار مراجع قرار داد و این کتاب از دست نوشته های وی در زندان در سال 62 می باشد.
نگاهي به زندگي سيد حسن نصرالله
خبرگزاري فارس: پس از آن كه امام موسي صدر در ليبي به صورت مرموزي ربوده شد، اختلافات بسياري در سطح رهبري جنبش امل به وجود آمد كه در اثر آن و خروج عدهاي از رهبران از اين جنبش، حزبالله لبنان تأسيس شد. سيد حسن در حزبالله نيز مسئوليتهاي مختلفي را عهدهدار شد؛ از جمله عضويت در شوراي رهبري حزبالله، اما از فضاي درس و بحث فاصله نگرفت و به تحصيلات علمي خود ادامه داد.
سيد حسن نصرالله متولد 31 اگوست 1960 روستاي «البزوريه» در جنوب لبنان است. پدرش «عبدالكريم»، سبزي و ميوهفروشي ميكرد و حسن براي كمك به پدر به دكان وي رفت و آمد داشت. در دكان و بر سينه ديوار آن، عكس امام موسيصدر آويزان بود؛ عكسي كه نخستين جرقههاي محبت موسي صدر و جنبش امل را كه آن زمان به جنبش محرومان معروف بود، در دل سيد حسن روشن كرد. با اين كه با هيچيك از علماي ديني آنوقت در ارتباط نبود و خانوادهاش هم، يك خانواده ديني شاخص نبود، ولي سيدحسن نوجوان، علاقهمند به دين بود و اين علاقه در حيطه انجام فرايض معمول مانند نماز و روزه محدود نبود، او فراتر از اينها هم ميرفت. اين علاقه وي را واداشت كه با سن اندكش در سال 1976 به نجف برود و تحصيلات حوزوي خود را در آنجا آغاز كند.
در سال 1978 به لبنان بازگشت و در مدرسه الامام المنتظر(عج)، كه شهيد سيد عباس موسوي آن را تأسيس كرده بود، تحصيلات حوزوي خود را پي گرفت و در همان حال، به فعاليتهاي سياسي در جنبش امل مشغول و مسئول سياسي جنبش امل در منطقه بقاع شد.
تأسيس حزبالله
پس از آن كه امام موسي صدر در ليبي به صورت مرموزي ربوده شد، اختلافات بسياري در سطح رهبري جنبش امل به وجود آمد كه در اثر آن و خروج عدهاي از رهبران از اين جنبش، حزبالله لبنان تأسيس شد. سيد حسن در حزبالله نيز مسئوليتهاي مختلفي را عهدهدار شد؛ از جمله عضويت در شوراي رهبري حزبالله، اما از فضاي درس و بحث فاصله نگرفت و به تحصيلات علمي خود ادامه داد تا جايي كه در سال 1989 براي تكميل تحصيلات خود به قم مسافرت كرد، اما حملات گسترده اسراييل به لبنان و مبارزات حزبالله به او اجازه نداد، بيش از يك سال در قم بماند و بار ديگر به لبنان بازگشت، تا در كنار برادرانش به مبارزه با رژيم صهيونيستي بپردازد.
شهادت سيد عباس موسوي
در سال 1992 و پس از شهادت سيد عباس موسوي، دبيركل وقت حزبالله لبنان، با اجماع شوراي رهبري حزبالله سيد حسن نصرالله، دبيركل جديد اين جنبش شناخته شد. شهادت سيد عباس موسوي به همراه خانوادهاش، تأثير بسزايي در روحيه مردم لبنان و به ويژه رزمندگان حزبالله گذاشت و پس از آن بود كه مبارزات و حملات حزبالله شكل جديدي به خود گرفت و حمايت عمومي در ميان مردم لبنان از حزبالله رو به فزوني نهاد. در اين ميان، اسراييل نيز در سالهاي 1993 و 1996 عملياتهاي خوشههاي خشم و تسويه حساب را به اجرا گذاشت كه با مقاومت سرسختانه حزبالله، كه از كمترين امكانات نظامي برخوردار بود، روبهرو شد.
شهادت فرزند ارشد
سپتامبر 1997 دو تن از رزمندگان حزبالله در حمله به يكي از مواضع ارتش اسرائيل در منطقه جبلالرفيع در جنوب لبنان به شهادت رسيده و پيكر آنان به دست نيروهاي اسرائيلي افتاد. تلويزيون اسرائيل بدون اطلاع از هويت اين دو نفر، تصوير خونآلود آنان را به نمايش گذاشت، به سرعت مشخص شد كه يكي از اين دو تن، سيد هادي، فرزند سيد حسن نصرالله، دبير كل حزبالله است. انتشار اين خبر همانند بمبي در جامعه لبنان صدا كرد و تحول بسيار مهمي در پي داشت. در تاريخ لبنان، چه در زمان جنگ داخلي و چه در مقابله با تجاوز نظامي اسرائيل، هيچگاه ديده نشد كه فرزند يكي از رهبران گروهاي سياسي و يا شبه نظاميان در راه مبارزه كشته شده باشد.
اين واقعه، موجي از احساسات جوشان همدردي، احترام و شيفتگي را نسبت به دبير كل حزبالله در ميان همه طوايف مذهبي لبنان در پي داشت، به گونهاي كه همه آحاد ملت لبنان از هر دين و مذهبي، تحت تأثير شديد اين واقعه قرار گرفتند. رهبران سياسي لبنان نيز يكي پس از ديگري به ديدار سيد حسن نصرالله رفته و ضمن گفتن تبريك و تسليت به مناسبت شهادت سيد هادي نسبت به شخصيت مبارز و صادق دبير كل حزبالله، مراتب قدرداني و احترام خود را ابراز داشتند. اين ابراز همدردي و احترام منحصر به لبنان نبود و افرادي چون امير عبدالله، وليعهد عربستان نيز براي نخستين بار در تاريخ حزبالله، با ارسال پيام تسليت براي دبير كل حزبالله، حمايت خود را از مقاومت اسلامي اعلام نمود.
سال2000 طعم شيرين پيروزي
در سال 2000 و در زماني كه مذاكرات عرفات و مسئولان آمريكايي و اسراييلي براي حل كشمكش خاورميانه، راه به جايي نبرده بود، ارتش اسراييل در حركتي يكجانبه و بدون گرفتن كمترين امتيازي از حزبالله، از اراضي اشغالي جنوب لبنان عقب نشيني كرد و به جز مناطق محدود مزارع شبعا، نيروهاي خود را از همه مناطق تحت اشغال عقب كشيد. اين شكست مفتضحانه، علاوه بر استحكام بخشيدن به مواضع حزبالله، مبتني بر مقاومت، باعث شد تا سيد حسن نصرالله به موفقيتي بيسابقه در ميان اعراب دست يابد، تا اين كه به عنوان مهمترين شخصيت جهان عرب شناخته شود.
از سوي ديگر، حزبالله لبنان با تكيه بر اين موفقيت، توانست حضور خود را در عرصه سياسي لبنان تقويت كند تا جايي كه علاوه بر حضور پرتعداد در پارلمان لبنان، سكان تعدادي از وزارتخانهها را نيز به دست گيرد.
انتفاضه، درسي از حزبالله
پيروزيهاي پي در پي حزبالله در عرصههاي مختلف سياسي و نظامي در ميان فلسطينيان نيز تأثير خود را بر جاي گذاشت. مردم آواره فلسطين به ويژه جوانان، كه سالها دل به روند مذاكرات صلح خاورميانه بسته بودند، دريافتند كه مشكل فلسطينيان، با مذاكره و رژيم اشغالگر، حل نمي شود و با اين پيشزمينه، انتفاضه دوم مسجدالاقصي شكل گرفت؛ انتفاضهاي كه به حماس قدرتي ديگر بخشيد و با پيروزي حماس در انتخابات فلسطين وارد مرحلهاي جديد شد؛ مرحلهاي كه ديگر با جنگ شش روزه اعراب و اسراييل پايان نمييابد، چه آن كه نصرالله در پيام خود چنين گفت:
از حالا به بعد، شما جنگي تمامعيار خواستيد، پس اين هم جنگ تمام عيار شما. اين را خواستيد. حكومت شما خواست قواعد بازي تغيير كند، پس قواعد بازي تغيير ميكند. شما نميدانيد امروز با چه كسي ميجنگيد. شما با فرزندان محمد (ص)، علي، حسن و حسين (ع) و با اهل بيت رسول خدا (ص) و اصحاب او وارد جنگ شدهايد. شما با قومي ميجنگيد كه ايماني فراتر و برتر از همه انسانهاي اين كره خاكي دارد. شما خواستار جنگي تمامعيار با قومي شديد كه به تاريخ، و فرهنگ خود افتخار ميكند و قدرت مادي، امكانات، مهارت، خرد، آرامش، رويا، عزم، ثبات و شجاعت دارد و به اميد و ياري خدا روزهاي آينده را ميان ما و شما خواهيم ديد.
وي تصريح كرد: با تمام خريداران نفت خام ايران توافق كردهايم تا خريد و فروش نفت با دريافت ساير ارزها به جز دلار صورت گيرد. غنيميفرد همچنين گفت: در اروپا نفت خام ايران به يورو و در آسيا به يورو و ين معامله ميشود و انجام معاملات به ين فقط در ژاپن نبوده است.
به گزارش ايسنا، دومينک استروس کان ، رئيس صندوق بين المللي پول گفت : مشخص نيست بحران پيش روي بانک هاي بين المللي تا کي ادامه يابد، اما ارتباطهاي پيچيده ميان اقتصادهاي در حال پيشرفت مي تواند شرايط را پيچيده تر کند.
وي در جريان ديدار از هند گفت : مشکل اصلي ما اين است که ناشناخته هاي زيادي وجود دارد. صندوق بين المللي پول ماه گذشته پيش بيني خود را براي رشد اقتصادي جهان در سال جاري کاهش داد و استروس کان ، دليل اصلي اين اقدام را وضعيت نابسامان اقتصاد امريکا و دورنماي ضعيف آن اعلام کرد. صندوق بين المللي پول ، رشد اقتصادي جهان براي سال 2008را از 4/4 درصد به 1/4 درصد کاهش داد.
سقوط سهام بزرگترين شرکت بيمه امريکايي
در همين حال شرکت بيمه اي آي جي امريکا اعلام کرد، ميزان خسارات اين شرکت مرتبط با بحران وام مسکن ممکن است به 5ميليارد دلار برسد.
به گزارش شبکه فرانس 24، پس از اعلام اين مطلب ، ارزش سهام بزرگترين شرکت بيمه جهان بيش از 10درصد در بازار بورس امريکا سقوط کرد.
به گزارش فارس ، صندوق بين المللي پول در پيش بيني خود از اوضاع اقتصادي كشورهاي مختلف جهان تا سال 2013 اعلام كرد ايران با يك پله صعود در اين سال در جايگاه هفدهمين اقتصاد بزرگ دنيا قرار مي گيرد.
بر اساس گزارش چشم انداز اقتصاد جهاني توليد ناخالص داخلي ايران بر اساس قدرت خريد در سال 2007 به 752ميليارد دلار رسيد كه در نتيجه ايران در آن سال به عنوان هجدهمين اقتصاد بزرگ دنيا شناخته شد.
ميزان توليد ناخالص داخلي ايران بر اساس قدرت خريد در آن سال معادل 1.16 درصد كل توليد ناخالص داخلي جهان بود.
به پيش بيني صندوق بين المللي پول توليد ناخالص داخلي ايران بر اساس قدرت خريد در سال 2013 به 1.123 تريليون دلار خواهد رسيد كه اين رقم معادل 1.215 درصد كل توليد ناخالص جهان خواهد بود.
در اين سال ايران با پشت سرگذاشتن استراليا و با يك پله صعود در جايگاه هفدهمين اقتصاد بزرگ دنيا قرار مي گيرد.
توليد ناخالص داخلي استراليا بر اساس قدرت خريد در سال 2007 بالغ بر 760ميليارد دلار بوده است كه اين رقم در سال 2013 به 1.36 ميليار دلار خواهد رسيد.
پنج اقتصاد بزرگ دنيا در سال 2013 همان پنج اقتصاد بزرگ در سال 2007 خواهند بود.اين كشورها به ترتيب عبارتند از امريكا،چين،ژاپن،هند و چين.
در عين حال روسيه با قرار گرفتن به جاي انگليس با توليد ناخالص داخلي بر اساس قدرت خريدي به ميزان 2.28 ميليارد دلار در جايگاه ششم قرار مي گيرد.
كل توليد ناخالص داخلي جهان بر اساس قدرت خريد در سال 2007 بالغ بر 64 تريليون دلار بوده است كه بر اساس پيش بيني صندوق بين المللي پول اين رقم در سال 2013 به 92 تريليون دلار خواهد رسيد
به گزارش ايسنا، تازهترين گزارش صندوق بينالمللي پول در خصوص دورنماي اقتصادي جهان حاكي از آن است كه نرخ تورم ايران در سال جاري به 20.7 درصد خواهد رسيد كه بالاترين ميزان در خاورميانه و پنجمين نرخ تورم بالا در ميان كشورهاي مورد ارزيابي قرار گرفته جهان (183 كشور) خواهد بود.
آمارهاي منتشره توسط صندوق بينالمللي پول نشان ميدهد كه نرخ تورم ايران در سال 87 بالاترين ميزان خود از سال 79 را شاهد خواهد بود و تا پايان سال 1392 نيز بالاترين ميزان خواهد بود.
انتظار ميرود در سال 88 تورم 17.4 درصدي براي كشور به ثبت برسد كه تداوم روند نزولي اين شاخص را در سال 1392 به 11.8 درصد خواهد رساند.
در ميان كشورهاي جهان كه صندوق بينالمللي پول به بررسي نرخ تورم در آنها پرداخته، ونزوئلا با تورم 25.7 درصدي در صدر قرار گرفته و پس از آن ميانمار با نرخ تورم 25 درصدي در مكان دوم جهان جاي دارد.
در ميان كشورهاي منطقه خاورميانه نيز ايران با تورم 20.7 درصدي مكان اول را به خود اختصاص داده و قطر با نرخ تورم بسيار كمتر (12 درصد) مكان بعدي را اشغال كرده است.
آمارها نشان ميدهد كه كمترين تورم منطقه خاورميانه متعلق به بحرين با نرخ 3.3 درصد است، اين در حالي است كه در ميان 183 كشور جهان ژاپن كمترين نرخ تورم (0.6 درصد) را داراست
به گزارش واحد مرکزي خبر ، سياستمداران در کشورهاي عربي خليج فارس بعد از آنکه گفته شد امارات عربي متحده و قطر براي اصلاحات ارزي دست به اقدامات يکجانبه خواهند زد ( کاري که کويت سال گذشته انجام داد)، اظهارات مشابهي کردند.
روساي بانک هاي اعضاي شوراي همکاري خليج فارس درخواست هاي خود را براي تکميل طرح وحدت پولي در زمان مقرر يعني سال 2010 هدفي که بارها با موانعي برخورد کرده است تشديد کرده اند .
طرح هاي ايجاد يک اقتدار پولي منطقه اي راه را در برابر اين کشورهاي نفتي براي اصلاح سياست ارتباط خود با دلار در قالب رفتاري مشترک تسهيل خواهد کرد . اين در حاليست که اقتصاد کشورهاي خليج فارس بخاطر درآمدهاي بالاي نفتي در حال شکوفايي است و اقتصاد آمريکا با حالتي از رکود مواجه است .
اقتصاددانان مي گويند: نقدينگي بالا ناشي از افزايش شديد درآمدهاي نفتي و همچنين تاثيرگذاري پولهاي رايج که ارزش آنها براساس دلار ضعيف آمريکا تعيين مي شود، در حال افزايش ميزان نرخ تورم در منطقه خليج فارس است.
احمد اليوشه اقتصاددان ارشد بحريني گفت : افزايش عرضه پول در کشورهاي حاشيه خليج فارس در برخي از موارد از 20 درصد نيز فراتر رفته است.
او افزود: اين مسئله حاکي از افزايش تقاضا است و در نهايت قيمتها را نيز تحت تاثير قرار مي دهد.
بحرين، کويت، عمان، قطر، عربستان سعودي و امارات متحده عربي، کشورهاي عضو شوراي همکاري خليج فارس، به علت افزايش بي سابقه بهاي نفت خام، در حال بهره بردن از درآمدهاي باد آورده نفتي هستند.
اين در حاليست که افزايش درآمدها که به اقتصاد کشورهاي عضو شوراي همکاري خليج فارس انرژي تازه اي بخشيده و به رشد اقتصادي آنها نيز منجر شده است، در عين حال اين کشورها را با مشکل نقدينگي مواجه کرده است.
نرخ تورم در امارات عربي متحده و قطر در سال 2006 ميلادي به ترتيب 9.3 درصد و 11.8درصد بوده است.
عربستان سعودي که همواره نرخ تورم نسبتا پاييني داشته است، ميزان تورم را در سال 2007 ميلادي در اين کشور 4.1درصد اعلام کرد.
يکي از عوامل مهم افزايش قيمتها، افزايش شديد بهاي مسکن بوده است.
حتي به رغم اينکه کشورهاي منطقه در حال تجربه موجي از ساخت و سازها هستند، همچنان موانعي بر سر راه عرضه وجود دارد.
يکي ديگر از عوامل افزايش قيمتها نيز افزايش بهاي کالاهايي است که از مناطقي با پول رايج غير از دلار، به کشورهاي حاشيه خليج فارس وارد مي شود.
اصلاحات در کشورهاي خليج فارس با دشواريهايي سياسي هم مواجه است.
به عنوان مثال عربستان که پرجمعيت ترين کشور شوراي همکاري خليج فارس است و در دهه 90 قرن گذشته شاهد کسري بودجه بوده است از آن بيم دارد که افزايش ارزش پول آن باعث کاهش ارزش درآمد ناخالص داخلي شود.
کارولين گرادي اقتصاد دان در دويچه بانک گفت: امارات و قطر در سال جاري ارزش پول خود را افزايش خواهند داد .
سلطان ناصر السويدي رئيس کل بانک مرکزي امارات نوامبرگذشته خواستار اصلاح پول کشور شد که اين نشان مي دهد امارات در اقدامي يکجانبه قصد دارد ارزش پول خود درهم را افزايش دهد .
نخست وزير قطر نير در فوريه گذشته اعلام کرد: قطر که درآمد سرانه آن بين اين کشورها بيشتر است در فکر اصلاحات در پول خود است ولي او نيز مانند مقامات امارت بعد از آن از طرح مربوط به وحدت پولي سخن به ميان آورد.
نتايج تحقيقات بانک " اچ .اس .بي. سي " در دبي نشان مي دهد با وجود آنکه مقامات اجرايي کشورهاي عرب حوزه خليج فارس اعلام کرده اند اين کشورها احتمالا ارزش پولهاي خود را افزايش نخواهندداد اما تورم فزاينده در اين کشورهابه فعاليتهاي اقتصادي لطمه خواهد زد.
کويت ماه مه گذشته ارتباط خود را با دلار قطع و اعلام کرد کاهش دلار در بازارهاي جهاني از طريق افزايش هزينه هاي واردات به افزايش ميانگين تورم منجر مي شود.
سياست مرتبط بودن پول عربستان ، قطر ، امارات ، سلطان نشين عمان و بحرين با دلار آمريکا اين کشورها را وادار کرده است که با وجود کندي اقتصاد آمريکا از کاهش سود بهره در آمريکا تبعيت کنند.
سلطان ناصر السويدي رئيس بانک مرکزي امارات گفت: وي براي قطع ارتباط دهم با دلار تحت فشارهاي شديد اجتماعي و اقتصادي است.
روساي بانکهاي مرکزي شش کشور عرب حوزه خليج فارس اخيرا در نشست خود در قطر درباره راههاي برطرف کردن موانع وحدت پولي شوراي همکاري خليج فارس بحث و گفتگو کردند.
در اين نشست درباره موضوع فراهم آوردن مقدمات وحدت پولي بين کشورهاي عضو شوراي همکاري خليج فارس و راههاي تسريع در برطرف کردن موانع تلاش مشترک بحث و تبادل نظر خواهد شد.
واحد پول همه اين کشورها به جز کويت به دلار آمريکا وابسته است. اين شش کشور تلاش مي کنند اول ژانويه سال 2010 ميلادي پول واحد ارائه کنند.
صندوق بين المللي پول در گزارش شش ماهه خود درباره چشم اندازهاي اقتصادي جهان اعلام کرد: تورم بزرگترين خطر براي اقتصاد کشورهاي خاورميانه است .
بانک جهاني اعلام کرد: تحولات در بازارهاي مالي جهان تاثير مستقيم کمي بر خاورميانه داشته است اگر چه کاهش ارزش دلار، اداره امور اقتصادي را در برخي کشورهاي منطقه پيچيده کرده است.
در اين گزارش تاکيد شده است رشد اقتصادي خاورميانه با رقم 6.1 درصد در سال 2008 و 2009 همچنان قوي باقي خواهد ماند. اين رقم در سال گذشته 5.7 درصد بود.
يک عضو شوراي ملي فدرالي امارات که به دولت اين کشور مشورت مي دهد سوم آوريل گفت: ارتباط پولي امارات با دلار آمريکا سبب افزايش تورم مي شود و عامل ايجاد نارضايتي است و براي امنيت اين اميرنشين خطرآفرين است.
عامر الفهيم يکي از هشت عضو شوراي ملي فدرال امير نشين ابوظبي در اين شوراي چهل نفره گفت: دولت امارات بايد براي افکار عمومي علت متعهد ماندن خود را به ارتباط پولي امارات با دلار آمريکا توضيح بدهد و نيز بايد توضيح بدهد درباره سياستهاي ارزي چه برنامه هايي دارد
گزارش رسمی بانک مرکزی نشان میدهد:
| ||
|
در اين گزارش، ايوين مک اسکيل، دبير ديپلماتيک گاردين و نويسنده مقاله، به نقل از گزارشی در مورد حمله نظامی احتمالی اسرائيل يا آمريکا به ايران که پرفسور پل راجرز، استاد مطالعات صلح در دانشگاه برادفورد، تهيه و گروه تحقيقات آکسفورد آن را منتشر کرده است، به مقايسه تلفات انسانی چنين حمله ای با عمليات نظامی عليه عراق می پردازد.
در اين گزارش آمده است که مردم عراق حدود سه هفته قبل از حمله نظامی در سال 2003، که به سرنگونی رژيم آن کشور منجر شد، از امکان بروز جنگ مطلع بودند و در نتيجه، ساکنان مناطق اطراف هدف های نظامی توانستند به موقع اين مناطق را تخليه کنند.
در مقابل، هر حمله ای عليه تاسيسات اتمی ايران قاعدتا غافلگيرانه خواهد بود و امکان تخليه مناطق خطرناک وجود ندارد که نتيجه آن، بروز تلفات سنگين نظامی و غير نظامی است.
پرفسور راجرز تخمين می زند که با توجه به تدارکات فنی و استقرار دفاع ضد هوايی در مراکز هسته ای ايران، که بسياری از آنها در مراکز پرجمعيت شهری بنا شده است، در نخستين موج حملات، چند هزار تن از پرسنل نظامی ايران کشته شوند و تلفات غير نظامی نيز به چند صد نفر برسد.
در صورت اقدامات تلافی جويانه ايران و واکنش نظامی ايالات متحده نسبت به آن، و اگر آمريکا علاوه بر حمله به تاسيسات هسته ای به عمليات پيشگيرانه نظامی نيز دست زده باشد، تلفات انسانی به مراتب سنگينتر خواهد بود.
روند دراز مدت
به نوشته گاردين، پرفسور راجرز بر اين عقيده است که هر نوع عمليات نظامی عليه ايران يک ماجرای کوتاه مدت نخواهد بود بلکه يک روند پيچيده و درازمدت رويارويی را به جريان خواهد انداخت.
وی توصیه می کند که بايد عمليات نظامی عليه ايران قطعا مردود دانسته شود.
![]() |
![]() |
اکثر هدفهای حملات احتمالی هوايی آمريکا در مناطق پرجمعيت واقع است |
پرفسور راجرز در گزارش خود می گويد که هدف از حمله به تاسيسات هسته ای ايران به عقب انداختن برنامه های اين کشور دست کم به مدت پنج سال است و می افزايد که بريتانيا نيز ممکن است به رويارويی با ايران کشانده شود زيرا هواپيماهای آمريکايی احتمالا از پايگاه های بريتانيا برای حمله به ايران استفاده خواهند کرد.
وی از جمله هدف های حملات احتمالی ايالات متحده يا اسرائيل از رآکتور تحقيقاتی تهران، تاسيسات توليد راديوايزوتوپ، تعدادی از مراکز صنعتی و تحقيقاتی مرتبط با فعاليت های هسته ای و شرکت کالای الکتريک در تهران و همچنين تاسيسات هسته ای در اصفهان و نطنز نام می برد.
نيروگاه اتمی بوشهر هم می تواند يکی از هدف های حملات آمريکاييان باشد هرچند پس از آنکه اين مرکز در سال 2006 سوختگيری کرد، حمله به آن مشکلاتی را از نظر آلودگی راديواکتيو در منطقه خليج فارس در پی خواهد داشت.
هدفهای حمله و واکنش ايران
نويسنده گزارش اظهار نظر می کند که هدف های اوليه به طور کمابيش همزمان مورد حمله قرار خواهد گرفت تا با از ميان بردن پرسنل متخصص شاغل در اين مراکز، بيشترين لطمه به برنامه های هسته ای ايران وارد شود.
![]() |
اقدامات تلافی جويانه ايران
خروج از ان پی تی و سرعت بخشيدن به برنامه دستيابی به تسليحات هسته ای
تحريک حزب الله لبنان به حمله موشکی به شهرهای اسرائيل
بستن تنگه هرمز به روی کشتيهای نفتی و اعزام شبه نظاميان به کشورهای منطقه
تقويت ارتباط با شبه نظاميان عراق و برانگيخته شدن احساسات ضد آمريکايی و ضد اسرائيلی |
در عين حال، وی می افزايد که ايران می تواند چنين حمله ای را به شکل های گوناگون تلافی کند.
نويسنده گزارش از جمله به خروج جمهوری اسلامی از پيمان منع گسترش جنگ افزارهای هسته ای (ان پی تی) و سرعت بخشيدن به برنامه توليد تسليحات هسته ای اشاره می کند.
همچنين، جمهوری اسلامی می تواند گروه حزب الله لبنان را، که می تواند حيفا و چند شهر ديگر اسرائيل را هدف حملات موشکی قراردهد، تحريک کند به حملاتی عليه اسرائيل دست بزند.
بستن تنگه هرمز به روی نفتکش ها، اعزام شبه نظاميان ايرانی به کشورهايی مانند کويت، عربستان سودی و امارات متحده عربی و تقويت ارتباط سپاه پاسدار با شورشيان عراقی از جمله ديگر اقدامات تلافی جويان ايران می تواند باشد.
پرفسور پل راجرز همچنين اظهار می دارد که حمله آمريکا و اسرائيل عليه ايران به شبکه القاعده کمک می کند تا احساسات ضد آمريکايی و اسرائيلی در داخل و خارج از منطقه را شدت بخشد
| |||||||||||||||
| |||||||||||||||
|
| |||||||||||||||
| |||||||||||||||
|
«سیاست» واژه ای عربی است که ریشه آن، «سَوَسَ» به معنای ریا ست است یا به معنای خُلق وخو می باشد. بنا بر تعریف اهل لغت، «سیاست، انجام دادن کاری بر طبق مصلحت ان است.» اگر به حاکم وزمامدار،«سیاستمدار» گفته می شود ، از آن رواست که در امور اجتماعی و عمومی توده مردم به مصلحت اندیشی ،تدبیر و اقدام می پردازد.عبارت «ساسة ُالعباد»نیز که در وصف امامان معصوم(ع)آمده است،این معنا را در بردارد که تامین مصالح و تدبیر امور اجتماعی جامعه بر عهده آنان است.
واژۀ سیاست ،در اصطلاح علم سیاست،به معنای گوناگونی تعریف شده است.برخی از این تعاریف،عبارت است از:«فن کشورداری و کسب قدرت اجتماعی» ؛ «قدرت و فن کسب ،توزیع و حفظ آن»؛«علم حکومت بر کشورها» و«فن و عمل حکومت بر جوامع انسانی.»
مهم ترین وکلی ترین موضوعات علم سیاست،دولت،حکومت و قدرت است؛ ولی درباره تعریف و مفهوم علمی و دقیق سیاست،دیدگاه مشترکی وجود ندارد؛البته تلاش فیلسوفان از عصر افلاطون و ارسطو تا امرورز برای کشف و ارائه تعریفی دقیق از سیاست،استمرار داشته است.اختلاف نظر در تعریف دقیق سیاست از عوامل متعددی سرچشمه می گیرد که مهم تری آن،اختلاف در نوع نگرش فلاسفه و دانشمندان علم سیاست به مجموعه هستی است. نوع تلقی و بینش فیلسوف یا عالم سیاست به انسان و عالم و نگاه وی به مجموعه نظام هستی و مبدأ و غایت آن ،قطعا در نگرش وی به سیاست و تعریف آن، دخالت دارد.افزون براین ، تعریف سیاست را، گاه مبنای «آن گونه که هست» وگاه مبنای «آن گونه که باید باشد»،ارائه کرده اند و همین اختلاف در مبنا، منشا اختلاف در تعریف گشته است.
استاد محمد تقی جعفری ، با استنباط از مجموعه دیدگاهها و رهنمود های حضرت علی(ع) ونیز با توجه به سلوک سیاسی آن حضرت ، سیاست را چنین تعریف کرده است: « مدیریت و توجیه و تنظیم زندگی اجتماعی انسان ها در مسیر حیات معقول ». ایشان به درستی بر این نکته تأکید می کند که بر مبنای این تعریف ، سیاست یکی از واجب ترین عبادات و وظایف انسان های است که شرایط آن را دارند.
در کلام امام علی (ع) سیاست مترادف با ولایت به کار رفته است و امامان معصوم،«ساسة ُ العباد » شمرده شده اند، می توان جنین استنباط کرد که سیاست ، مفهومی اعم از دولت ، حکومت و قدرت دارد؛ مفهومی که طبق آن،«ساسة العباد» بر امامان معصوم (ع) در هر حال و حتی در صورت انزوای از قدرت و حکومت صدق می کند.
در تعریف ذیل برای سیاست بالمعنی الاعم پذیرفتنی است:« سیاست ؛تجلی ولایت و رهبری خلق، برای حرکت یه سوی خالق ، و زمینه سازی برای تحقق هدف اعلای خلقت انسان ، در عرصه حیات اجتماعی است .» با توجه به این تعریف ،سیاست بالمعنی الاخص، که نزدیک به معنای مصطلح سیاست است، این گونه تعریف می شود:« تدبیر و اداره امور جامعه در مسیر تحقق ولایت الاهی.»
سیاست بالمعنی الاعم ، موضوع اصلی بحث است ؛ ولی اهمیت سیاست بالمعنی الاعم را نباید فراموش کرد ؛ زیرا رهبری و ولایت خلق در عرصه های تربیتی ، علمی ، اخلاقی ، فرهنگی ، و... برای دست یابی به هدف آرمانی خلقت انسان ،نقشی کم تر از عرصه سیاست ، به معنای قدرت و حکومت ندارد . خط مشی کلی رهبران حق بر همین اساس تعیین می شود ، تا جایی که در برهه های از زمان به اقتضای موقعیت های اجتماعی و تاریخی ، کناره گیری از عرصه قدرت سیاسی ، به سیاستی صحیح و نقش آفرین ، تبدیل می گردد.
اهمیت و جایگاه سیاست
نگاه امیرالمومنین به سیاست ، نگاهی توحیدی والا هی است؛ نگاهی که با نگرش دنیا مدارانه و قدرت محورانه به سیاست ، تفاوت جوهری و ماهوی دارد. منشأ اختلاف در تعریف سیاست ، تفاوت جهان بینی ها و تلقی های متفاوت متفکران و فلاسفه سیاست است.
بین دو عرصه حکمت نظری و حکمت عملی، پیوند محکمی برقرار است. این حقیقت از چشم پایه گذاران حکمت و فلسفه در تاریخ اندیشه بشری ، پنهان نمانده و تقسیم حکمت نظری و عملی ، در فلسفه یونان باستان ، و تلقی «سیاست مدُن » در جایگاه سومین بخش حکمت عملی ، نشان دهنده باوری عمیق به پیوند شاخه های گوناگون حکمت است. این امر نشان می دهد که حکیمان به نظام اندیشه ای و عملی واحد و به هم پیوسته ای معتقد بوده اند و رفتار فردی ، خانوادگی و جمعی انسان را جدای از اندیشه و بینش او درباره عالم و آدم نمی دانسته اند.
سیاست آن گونه که هست
واقعیت تلخی که درتاریخ جوامع بشری دیده می شود ، این است که نظام سیاسی حکومت ها ، به جز حکومت هایی معدود در مقاطعی محدود ، منطبق بر چارچوب های مطلوب نبوده است. این واقعیت تلخ ، بسیاری از متفکران و نخبگان بشری را در امکان استقرار سیاست مطلوب ، دچار تردید و یأس ساخته است ، تا جایی که عالمان و فیلسوفان سیاست ، وظیفه اساسی خود را تلاش برای تنظیم و تحدید و روابط قدرت دانسته اند و از این که قلمرو عملی سیاست کاملا تابه علم سیاست گردد، اظهار ناامیدی می کنند. از همین رو برداشت های منفی از سیاست ، همچنان باور عمومی و غالب بوده و حتی پالایش صحنه های سیاست یکی از اهداف دین شمرده شده است! همه این نگرش ها، بر مبنای رویکرد به واقعیت عینی و غالب سیاست بوده است؛ رویکردی که بر تبیین عوامل حکومت ها و دولت ها نیز سایه افکنده است.
هنگامی که «پالایش صحنه های سیاسی » یکی از اهداف مهم دین تلقی شود، دیگر نمی توان به عینیت دیانت با سیاست – به همان معنا از سیاست – قائل شد. بنابراین ، مراد از سیاست در این جا ، همان سیاست نا مطلوب است که در عین حال در جوامع بشری همواره – به جز موارد معدود – جریان داشته است.
ابن خلدون در بررسی عوامل افول حکومت ها ،سه عامل خود بزرگ بینی ، رفاه طلبی و تنبلی را بر می شمارد. بدیهی است که این تحلیل ، ناظر است بر همان رویکرد «سیاست ، آن گونه که هست » ، و البته اگر حکومتی بر مبنای چارچوب مورد نظر و تأیید دین ، تأسیس شود ، تا هنگامی که در همان چارچوب قرار داشته باشد ، اساساً نمی تواند به چنین آفاتی دچار آید.
از معاویه نقل شده است که برای بیان قساوت و سخت دلی حاکمان و بی اعتنایی آنان به روابط عاطفی و خانوادگی گفت: «الملک عقیم ؛ حکومت نازا است.»
مبانی معنوی و اخلاقی سیاست
در عین حال همان گونه که پیش تر اشاره شد ، سیاست به معنای تلاش و تدبیر برای رشد و تعالی فرد و جامعه ، بخشی جدا ناشدنی از وظایف و تکالیف دینی هر مسلمان است و هرگز در حاشیه قرار نمی گیرد . در حقیقت ، آن چه امروز به نام سیاست شناخته می شود ، بخشی از معنای جامع و متعالی به سیاست علوی است که سمت گیری آن نیز بر آمده از نگاه آن حضرت (امیرالمومنین) به اساسی ترین مسائل و محورهای زندگی انسان است.
اولویت ها و چارچوب اساسی توجه یک انسان مسلمان در زندگی چیست که نگاه به قدرت و حکومت را تغییر می دهد و آن را در چارچوب سیاست علوی تفسیر می کند؟ قطعاً بدون پرداختن به این اولویت ها ، نمی توان مبنای نظری و حقیقی سیاست علوی را درک کرد. این اولویت ها، ماهیتی معنوی ، عرفانی و اخلاقی دارد ، و بر خلاف دیدگاه هایی که عرفان را متعارض با سیاست تلقی می کند، از نگاه امیرالمومنین همین ه مقوم سیاست هستند.
این باور که «اندیشه عرفانی یکی از موانع تفکر منطقی و عقلانی است و در نتیجه از مشکلات اندیشه سیاسی می باشد» جداً قابل نقد و تأمل است و مبتنی است بر برداشت نادرست از عرفان و سیاست ، به خصوص در اندیشه علوی ، سیاست و عرفان رابطه ای تنگا تنگ دارند و سیاست – به همان معنا که قبلاً اشاره شد – لازمه سفر چهارم عارف به شمار می آید.
( «مردم به هیچ چیزی مثل ولایت فراخوانده نشده اند» ، و «سیاست ما عین دیانت ما است و دیانت ما عین سیاست ما» و «سیاست ، عالی ترین دانش ها و والاترین هنرهای است که اگر به درستی در جامعه ای هدایت نشود جامعه روی نیک بختی نخواهد دید.به نقل از افلاطون»
اهداف و غایت سیاست
تبیین اهداف سیا ست از مهم ترین مسائل اندیشه سیاسی است که از دیرباز مورد بحث و گفت وگو بوده است. اگر چه فلاسفه بزرگ دوران باستان ، وظیفه عمده دولت و نظام سیاسی را «تعلیم و تربیت» می دانسته اند، در قرون اولیه دوران جدید ، بیش ترین تأکید متفکران سیاسی غرب ، بر مقوله هایی چون آزادی ، امنیت ، تضمین مالکیت شخصی ، استقلال ، صلح و عدالت متمرکز بوده است. ایشان تمام این امور را از طریق قانون و دموکراسی قابل تحقق می دانسته اند. گرچه دردهه های اخیر توجه به امر آموزش و پرورش شهروندان در شمار یکی از وظایف دولت ها قرار گرفته است، ولی تأمین رفاه و امنیت ، دو هدف اساسی دولت ها است که بیش از هر امری دیگری توجه نظریه پردازان عرصه سیاست را به خود جلب کرده است.